آغاز ماجرا
شامگاه 18 بهمن 84، مدیرعامل یک شرکت تجاری به اداره آگاهی تهران رفت و آنها را در جریان یک ماجرای آدم ربایی قرار داد.
این مرد در توضیح ماجرا گفت: ساعت 2 بعد ازظهر وقتی که در حال رفتن به ولنجک بودم سرنشینان خودروی پژو پرشیایی که آژیری روی آن نصب شده بود، جلوی خودروام را سد کردند و از من خواستند توقف کنم.
مردان ناشناس که لباس فرم مربوط به یکی از نهادها را بر تن داشتند، با نشاندادن حکمی اقدام به بازرسی خودروام کردند و بعد از کمی جست و جو، درحالی که فقط چند سی دی از داخل خودروام به دست آورده بودند، مدعی شدند باید همراه آنها به اداره پلیس بروم.
این مرد در ادامه افزود: اما آنها به جای آنکه مرا به کلانتری یا مقر پلیس ببرند، به خانهای درغرب تهران کشاندند و در آنجا بعد از بستن دست، پا و دهانم شروع به تهدید کردند.
ربایندگانم درحالی که مدعی بودند کارهای خلاف زیادی مرتکب شدهام و مهمتر از آن مالیات شرکت تجاریام را هم پرداخت نکردهام، مرا بهشدت کتک زدند و بعد از گذشت چند ساعت در حالی که هوا کاملا تاریک شده بود، به من گفتند که یک فرصت دیگر برای زندهماندن میدهند اما در مقابل باید یک میلیارد تومان را به 4شماره حسابی که آنها میدهند واریز کنم و درغیراین صورت مرا به قتل میرسانند و سپس مرا آزاد کردند.
مرد شاکی ادامه داد: آنها در آخرین لحظه به من گفتند تا زمانی که این پول به حساب آنها واریز نشود مرا تحت نظر دارند و اگر ماجرا را به پلیس اطلاع بدهم آنها به سرعت مرا نابود میکنند.
با ادعاهای تاجر ثروتمند، کارآگاهان اداره 11 پلیس آگاهی تهران، تحقیقات خودرا برای یافتن مردان ناشناس آغاز کردند.
کارآگاهان در نخستین مرحله از تحقیقات به بررسی شماره حسابها پرداختند و متوجه شدند هر 4 شماره حساب، متعلق به مردی است که آنها را با مدارک جعلی در شهرستان بهبهان افتتاح کرده است و بنابراین ردگیری شماره حسابها اطلاعات زیادی در اختیار ماموران قرار نداد.
در شاخه دیگری از تحقیقات، ماموران اقدام به چهره نگاری مردان تبهکار کردند اما این اطلاعات نیز ماموران را به سرنخی کلیدی برای شناسایی تبهکاران نرساند ولی نکته عجیب این بود که دیگر خبری از آدمربایان نبود.
2 سال بعد
با گذشت نزدیک به 2 سال از ماجرای آدمربایی، در حالی که تحقیقات همچنان ادامه داشت مرد شاکی مدتی قبل بار دیگر با پلیس تماس گرفت و به ماموران گفت دقایقی قبل 2نفر از ربایندگانش، به دفتر کار وی رفته و پاکتی به او دادهاند که در داخل آن یک نامه تهدید به مرگ و گلوله وجود داشته است.
آنها تهدید کرده بودند که اگر وی مبلغ درخواستی آنها در 2سال قبل را دراختیار آنها قرار ندهد وی را با شلیک گلوله به قتل میرسانند اما قبل از آنکه وی بتواند پلیس را در جریان قرار دهد مردان ناشناس از محل دور شده بودند.
در جست وجوی سایههای مخوف
با توجه به حساسیت پرونده، قاضی شهریاری- بازپرس شعبه 7 دادسرای جنایی تهران- مشخصات خودروی ربایندگان و تصاویر چهره نگاری شده آنها را در اختیار یگانهای پلیس قرار داد وبه این ترتیب در مدت کوتاهی یک نفر از متهمان ردزنی و دستگیر شد.
این مرد با اعتراف به دخالت در ربودن مدیرعامل شرکت ادعا کرد که طراح اصلی این اخاذی یک زندانی مخوف به نام فرهاد است. با اطلاعاتی که این مرد در اختیار ماموران قرار داد، تلاش برای دستگیری طراح اصلی آدم ربایی بعد از گذشت 2 سال نتیجه داد و سرانجام پلیس توانست این مرد را که از افراد سابقهدار در زمینه جعل و کلاهبرداری بود در زندان قزلحصار شناسایی کند.
دنباله اخاذی در مرخصی زندان
صبح دیروز وقتی مرد زندانی به دادسرای جنایی انتقال یافت در مقابل بازپرس شهریاری به دفاع از خود پرداخت و درباره اجرای نقشه آدمربایی گفت: من نقشه اخاذی از مرد تاجر را طراحی کردم، برای آنکه نقشهام را به خوبی به اجرا بگذارم، با پیشنهاد مبلغی هنگفت از 3نفر از دوستانم خواستم برای اجرای نقشه با من همکاری کنند.
قرار بود بعد از ربودن طعمهمان او را وادار به پرداخت یک میلیارد تومان کنیم اما نمیخواستیم به او صدمهای بزنیم، به همین خاطر او را آزاد کردیم و با تهدید وی به قتل از او خواستیم یک میلیارد تومان به حساب ما واریز کند.
فرهاد در ادامه اظهاراتش بیان کرد: در همان زمان که در حال اجرای نقشه اخاذی بودیم، به اتهام جعل و کلاهبرداری دستگیر شدم و به زندان افتادم و بنابراین نتوانستم نقشهام را به اجرا بگذارم.
با گذشت نزدیک به 2 سال از ربودن این مرد، مدتی قبل برای مرخصی از زندان خارج شدم و در همین فرصت بود که نامه تهدیدآمیز را به همراه گلولههای اسلحه برایش ارسال کردم تا شاید بتوانم از این مرد ثروتمند پولی بگیرم که ماجرا لو رفت.
بازپرس شهریاری با اعلام خبر دستگیری طراح نقشه آدمربایی تاکید کرد: این متهم هماکنون 21ماه است که در زندان به سرمی برد و اتهامات دیگری از جمله آدمربایی مسلحانه را نیز در پرونده کیفری خود دارد.
به گفته بازپرس دادسرای جنایی، فرهاد با این اعترافات هماکنون در اختیار کارآگاهان دایره 11 آگاهی تهران قرار دارد و تلاش برای دستگیری 2همدست دیگرش ادامه دارد.